یکی از بزرگترین خدمت های مرحوم ایلخانی محمدی گراوند در حق خاندان محمدی گراوند و مردم سرطرهان در سال 1312 ه.ش
از بزرگترین و باارزشترین کارهایی که مرحوم ایلخانی در حق مردم سرطرهان از جمله مالکین و خوانین آن زمان(پهلوی)و در زمان حاکمیت مرحوم امان الله خان غضنفری حاکم نیمی از لرستان انجام داد،سختگیری و کوتاه نیامدن وی در مقابل حاکم امان الله خان غضنفری برای ثبت اراضی سرطرهان بنام خاندان محمدی گراوند بود،چرا که امان الله خان بدلیل اینکه حاکم نیمی از لرستان بود و قدرت داشت، خیالاتی در ذهن داشت و در صدد بود اراضی سرطرهان را برای کسانی ثبت کند که با او متحد و هم عقیده هستند و از وی اطاعت میکنند در نتیجه در جهت ثبت اراضی سرطرهان برای خاندان محمدی گراوند همیشه مخالفت می کرد.
اینجا بود ایلخانی این مرد باشهامت و نترس ایل بزرگ گراوند که به هیچ عنوان زیربار حرف زور نمی رفت سینه سپهر کرد و به بزرگان سرطرهان اعلام نمود که به نزد امان الله خان می رود و او را که حاکمی در رٲس قدرت هست قانع به ثبت اراضی سرطرهان بنام محمدی گراوند خواهد کرد،عده ای از مردم سرطرهان از این تصمیم ایلخانی بیم این را داشتند که مبادا امان الله خان حاکم وقت که قدرت کافی در آن زمان را دارد به مخالفت برخاسته و علاوه بر ثبت نکردن اراضی احتمال اینکه دست به اعدام و کشتار بزرگان سرطرهان را هم بدهد سعی در منصرف کردن ایلخانی از رفتن به نزد حاکم امان الله خان غصنفری را داشتند ولی ایلخانی چون صلاح این کار را در وجود خود میدید بدون هیچ واهمه ی نزد امان الله خان رفت و بعد از رد و بدل شدن الفاظی بین طرفین،ضمن رد پیشنهاد امان اله خان مبنی بر اینکه اراضی سرطرهان به چه دردی میخوره بیا تا تمام اراضی قرعلیوند رو بنامنت کنم، علاوه بر رد پیشنهاد از جانب ایلخانی در نهایت به امان الله خان غضنفری نیز میگوید علاوه بر اینکه اراضی سرطرهان را باید بنام محمدی گراوند ثبت کنی، اژ یِه عُو بعدیش کُر مِی اَران بایَه دی نامِت هیزَه مَم نامَ مَنِمی اَر امان الله (یعنی از این به بعد هم اگر خدا پسری به من بدهد اسمش رو امان الله می گذارم) و بدین گونه از محل کار حاکم امان الله خان غضنفری خارج میشود.
ناگفته نماند بعد از خروج ایلخانی محمدی گراوند از ساختمان اداری که امان الله خان غضنفری در آن حضور داشت ،عده ای از بزرگان سرطرهان که تا خرم آباد ایلخانی را همراهی کرده بودند و در مسافرخانه ای بسر میبردند و منتظر بودند که بین ایلخانی و امان الله خان چه میگذرد،یکی را فرستاده تا به محل ساختمان اداری برود و خبری بیاورد،که در این هنگام امان الله خان که از پنجره اتاق کار خود بیرون را نظاره میکرد متوجه او که وی را نیز می شناخت میشود و به یکی از ماموران دستور میدهد که او را نزدش بیاورند،ماموران به دستور او فرد موردنظر را که اطراف ساختمان در حال قدم زدن بود را به نزد حاکم امان الله خان راهنمایی کرده و مورد بازجویی قرار میگیرد که در جواب میگوید آمده ام ببینم که بین شما و ایلخانی چه میگذرد،حاکم امان الله خان غضنفری نیز در جواب میگوید،مگر اِیلَه چه اِی مِنَه مِه تی یه اَرا هانَه مِه کردی؟(یعنی چه کاری بود که ایلخانی با من کرد.)آن شخص هم که محمودخان محمدی بود در جواب فرمایش میکند ولا چَه عرض بِکَم !،(یعنی چه عرض بکنم).خلاصه امان الله خان هم به محمودخان فرمایش میکند برو به آقایان محمدی بگو فردا بیایند تا زمین ها را برایشان ثبت کنم.محمودخان هم پس از خداحافظی از حضور امان الله خان ،نزد مابقی آقایان محمدی آمده و خبر میدهد که بچیم ایلَه کار وِژ کِردی یعنی( برویم ایلخانی کار خودش را کرد)...
و بدین صورت اراضی سرطرهان بنام محمدی و گراوند ثبت گردید و طبق دفتر ثبت و اسناد طرهان اولین شخصی که در سرطرهان زمین ثبت کرد ایلخانی محمدی گراوند بود و روی حرفی که زده بود پایبند بود و اسم پسر تازه متولد شده اش را نیز امان الله گذاشت.