گذری بر زندگی نامه زنده یاد ایلخانی محمدی گراوند

بزرگمردی از تبار حسن خان(حَسکَه محمدی گراوند) سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز مُرده آن است که به نکوئی نامش نبرند

گذری بر زندگی نامه زنده یاد ایلخانی محمدی گراوند

بزرگمردی از تبار حسن خان(حَسکَه محمدی گراوند) سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز مُرده آن است که به نکوئی نامش نبرند

مشخصات بلاگ

ایلخانی محمدی گراوند
هوماری تَریان،سواری جَدران،برناو وسط،باوَه اسد(مالک هموارترین زمین های سرطرهان،اسم اسبش جدران که در نوع خود بی نظیر بود،تفنگش برنو وسط،اسم یکی از فرزندانش اسد و همچنین اسم پدرش هم اسد فرزند ارشد حسن خان ملقب به حسکه)

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

یکی از بزرگترین خدمت های مرحوم ایلخانی محمدی گراوند در حق خاندان محمدی گراوند و مردم سرطرهان در سال 1312 ه.ش
از بزرگترین و باارزشترین کارهایی که مرحوم ایلخانی در حق مردم سرطرهان از جمله مالکین و خوانین آن زمان(پهلوی)و در زمان حاکمیت مرحوم امان الله خان غضنفری حاکم نیمی از لرستان انجام داد،سختگیری و کوتاه نیامدن وی در مقابل حاکم امان الله خان غضنفری برای ثبت اراضی سرطرهان بنام خاندان محمدی گراوند بود،چرا که امان الله خان بدلیل اینکه حاکم نیمی از لرستان بود و قدرت داشت، خیالاتی در ذهن داشت و در صدد بود اراضی سرطرهان را برای کسانی ثبت کند که با او متحد و هم عقیده هستند و از وی اطاعت میکنند در نتیجه در جهت ثبت اراضی سرطرهان برای خاندان محمدی گراوند همیشه مخالفت می کرد.
اینجا بود ایلخانی این مرد باشهامت و نترس ایل بزرگ گراوند که به هیچ عنوان زیربار حرف زور نمی رفت سینه سپهر کرد و به بزرگان سرطرهان اعلام نمود که به نزد امان الله خان می رود و او را که حاکمی در رٲس قدرت هست قانع به ثبت اراضی سرطرهان بنام محمدی گراوند خواهد کرد،عده ای از مردم سرطرهان از این تصمیم ایلخانی بیم این را داشتند که مبادا امان الله خان حاکم وقت که قدرت کافی در آن زمان را دارد به مخالفت برخاسته و علاوه بر ثبت نکردن اراضی احتمال اینکه دست به اعدام و کشتار بزرگان سرطرهان را هم بدهد سعی در منصرف کردن ایلخانی از رفتن به نزد حاکم امان الله خان غصنفری را داشتند ولی ایلخانی چون صلاح این کار را در وجود خود میدید بدون هیچ واهمه ی نزد امان الله خان رفت و بعد از رد و بدل شدن الفاظی بین طرفین،ضمن رد پیشنهاد امان اله خان مبنی بر اینکه اراضی سرطرهان به چه دردی میخوره بیا تا تمام اراضی قرعلیوند رو بنامنت کنم، علاوه بر رد پیشنهاد از جانب ایلخانی در نهایت  به امان الله خان غضنفری نیز میگوید علاوه بر اینکه اراضی سرطرهان را باید بنام محمدی گراوند ثبت کنی، اژ یِه عُو بعدیش کُر مِی اَران بایَه دی نامِت هیزَه مَم نامَ مَنِمی اَر امان الله (یعنی از این به بعد هم اگر خدا پسری به من بدهد اسمش رو امان الله می گذارم) و بدین گونه از محل کار حاکم امان الله خان غضنفری خارج میشود.
ناگفته نماند بعد از خروج ایلخانی محمدی گراوند از ساختمان اداری که امان الله خان غضنفری در آن حضور داشت ،عده ای از بزرگان سرطرهان که تا خرم آباد ایلخانی را همراهی کرده بودند و در مسافرخانه ای بسر میبردند و منتظر بودند که بین ایلخانی و امان الله خان چه میگذرد،یکی را فرستاده تا به محل ساختمان اداری برود و خبری بیاورد،که در این هنگام امان الله خان که از پنجره اتاق کار خود بیرون را نظاره میکرد متوجه او که وی را نیز می شناخت میشود و به یکی از ماموران دستور میدهد که او را نزدش بیاورند،ماموران به دستور او فرد موردنظر را که اطراف ساختمان در حال قدم زدن بود را به نزد حاکم امان الله خان راهنمایی کرده و مورد بازجویی قرار میگیرد که در جواب میگوید آمده ام ببینم که بین شما و ایلخانی چه میگذرد،حاکم امان الله خان غضنفری نیز در جواب میگوید،مگر اِیلَه چه اِی مِنَه مِه تی یه اَرا هانَه مِه کردی؟(یعنی چه کاری بود که ایلخانی با من کرد.)آن شخص هم که محمودخان محمدی بود در جواب فرمایش میکند ولا چَه عرض بِکَم !،(یعنی چه عرض بکنم).خلاصه امان الله خان هم به محمودخان فرمایش میکند برو به آقایان محمدی بگو فردا بیایند تا زمین ها را برایشان ثبت کنم.محمودخان هم پس از خداحافظی از حضور امان الله خان ،نزد مابقی آقایان محمدی آمده و خبر میدهد که بچیم ایلَه کار وِژ کِردی یعنی( برویم ایلخانی کار خودش را کرد)...
و بدین صورت اراضی سرطرهان بنام محمدی و گراوند ثبت گردید و طبق دفتر ثبت و اسناد طرهان اولین شخصی که در سرطرهان زمین ثبت کرد ایلخانی محمدی گراوند بود و روی حرفی که زده بود پایبند بود و اسم پسر تازه متولد شده اش را نیز امان الله گذاشت.

  • فرض اله محمدی گراوند

#زنده یاد ایلخانی محمدی گراوند یکی از پاکدامنترین و شجاعترین افراد بنام سرطرهان و طرهان بود،وی متولد 1270 ه.ش فرزند اسدخان نوه حسن خان(حَسکَه بزرگمرد خاندان محمدی گراوند)همسر وی آغازیبا دختر ملک احمدخان احمدی کوشکی(از بزرگان طرهان طایفه کوشکی) و مادرش نورالعین از نوادگان دارابخان از خوانین و بزرگان دارابی بیجنوند بود.

وی در زمان قاجاریه و پهلوی در بیشتر جنگهای چریکی بهمراه بزرگانی از دیار طرهان از جمله عموی بزرگوار ایشان سام خان(نایب الحکومه و رئیس نیمی از طایفه گراوند)،پدرخانم بزرگوارش ملک احمدخان احمدی کوشکی (از بزرگان طرهان طایفه کوشکی)،شهمراد خان عباسی گراوند(سالار جنگ)،غلامشاه خان سرتیپ نیا فرزند ارشد یوسف خان(امیربهادر)رئیس نیمی از طایفه نورعالی دلفان و طرهان، جعفر خان کونانی و....به دفاع علیه ظالمان و زورگویان مبارزه کرد،که به عنوان مثال در چند نمونه از مبارزاتی که شرکت داشتند میتوان به اینکه او در همان اوان جوانی در زمان حاکم بودن نظرعلی خان غضنفری ملقب به امیراشرف (حاکم طرهان و نیمی از لرستان) و همچنین بعد از نظرعلی خان و جانشینی فرزند ارشدش علی محمدخان غضنفری امرائی ملقب به امیراعظم(مخصوصا در قیام علی محمدخان علیه لشکر سرتیپ شاه بختی)و بعد ها در زمان محمدحسین خان غضنفری امرائی اشاره کرد.وی در سال 1348 ه.ش بعد از عمری باعزت به علت کهولت سن در گذشت و با توجه به اینکه در آن زمان رسم بود مردان بزرگ دودمان را در مکان های مقدس به خاک می سپردند ولی ایشان که قبلا همیشه به اقوام و اطرافیان خود تاکید میکرد که "خاک همه خاک اولیاست"(دریمنی پیش منی،پیش منی در یمنی...)به وصیت خود در سرطرهان به خاک سپرده شد. 


بر خود واجب می دانم از مادر ایشان بانو نورالعین(نور) که بانویی بسیار شایسته و بالیاقت بوده است یاد کنم، بانو نور از فرزندان دارابخان از بزرگان و خوانین دارابی بیجنوند(بیژنوند)بود ،که با توجه به اینکه همسر وی اسدخان یکی از فرزندان رشید و شایسته حسن خان بودند، بعد از مرگ اسدخان که در جوانی بعلت بیماری فوت میشود ،بخاطر لیاقت و ارزشی که بانو نور از خود بجای گذاشت، اقوام و مردم سرطرهان نیز به پاس احترامی که برای او قائل بودند به نوادگانش لقب نور یا به زبان لکی "هوز نور" لقب دادند.

(البته ناگفته نماند بعد از مرگ اسدخان چون در آن زمان رسم بود یکی از برادران شایسته اسدخان، نریمان خان که بعد از مرگ پدرش حسن خان جانشینی لایق نیز بود با توجه به اینکه همسر دیگری بنام بانو خانم بزرگ(مادر ایمانقلی خان،ماشالله خان و عبدالعلی خان) داشت ، بانو نور را نیز به همسری برگزید که نتیجه ازدواجشان دو فرزند دیگر بنام های نعمت الله خان و مهرعلی خان شد.


"بخشی از خصائص شخصی مرحوم ایلخانی محمدی گراوند به گفته بزرگان طرهان، وی با وجود داشتن یک پنجم اراضی سرطرهان (بخاطر تک فرزند بودنش) فردی بسیار ساده زیست به دور از تجملات ،بخشنده،سفره دار،شجاع و دلیر،تعصب فراوان به اقوام و مردم سرطرهان،حامی و دادرس مظلوم، دارای بینش و پیشگویی بی‌نظیر بودند که در آینده به نکاتی از خصائص اشاره شده وی خواهیم پرداخت."

"روح و یاد تمامی این عزیزان گرامی باد🌹🌷🌹🌷

  • فرض اله محمدی گراوند